پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 114834
ويژگي هاي رئيس جمهور در سيره انبياء الهي
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 701

 

 

يادداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار؛

در بحث سوابق فعاليتي يک رييس جمهور هم اين نکته بس که تا به حال چگونه و چطور خود را در فعاليت هاي پيشين نشان داده است.

شخصي که قرار است رياست يک جمهوري آن هم از نوع اسلامي را بر عهده گيرد بايد در سوابق گذشته اش، تعمق و غور کرد که آيا با چنين خصوصيات فردي وي در گذشته و همچنين التزام و پايداري فعلي قابل اعتماد و وثوق کلي هست يا نه..؟

از اين رو با نگاهي اجمالي به سيره معصومين(صلوات الله عليهم اجمعين) که بزرگترين الگوي جامعه اسلامي هستند مي توان به خصوصيات رئيس جمهور اصلح،لايق و با کفايت پي برد.

کار و تلاش، سيره تمام پيامبران آسماني است. پيامبران پيش از بعثت، به کارهاي سختي، هم چون: شباني، کشاورزي و... مي پرداختند. شخصيت و زندگي آنان با کار همراه بود و با تمام وجود زحمت ها و تلاش هاي طاقت فرساي مردم ضعيف جامعه را درک مي کردند.

پيامبران و ائمه معصومين عليهم السلام حتي پس از رسيدن به مقام نبوت و جانشيني، همواره با کار و تلاش مأنوس بوده اند. مقام کارگري، از ديدگاه معصومين شأن والايي دارد. از نظر پيامبر گرامي اسلام، منزلت کارگران در رديف انبياست. ايشان فرموده است:
هر کس از دست رنج خويش مخارج زندگي خود را تأمين کند، روز قيامت در صف پيامبران قرار خواهد گرفت و از عناياتي که پيامبران بهره مندند، بي نصيب نخواهد ماند.
پيشوايان اسلام توصيه و سفارشاتي زيادي در مورد کار و کوشش داشته اند که در حدّ حرف و حديث نبوده بلکه خود عملا در اين مورد پيشگام بودند ، به نمونه هايي از آن اشاره مي شود: امام موسي بن جعفر« عليه السلام » در زمين خود مشغول کار و يا گرمي هوا پاهاي او در عرق فرو نشسته بود يکي از دوستان به او گفت: چرا اين کار را به ديگري واگذار نمي کني؟ امام به او گفت: « إنّ رسول الله وأمير المؤمنين و آبائي کلّهم کانوا قد عملوا بأيديهم و هو من عمل البنيّين والمرسلين و الأوصيا و الصالحين». « پيامبر و امير مؤمنان و همه ي پيشوايان با دست خويش کار مي کردند و اين کار پيامبران و رسولان و اوصياء آنان و صالحان مي باشد ». در روايتي ديگر از امام صادق « عليه السلام » مي فرمايد: « من در برخي از اراضي مزروعي خود کار مي کنم و عرق مي ريزم با اين که کساني هستند که براي من کار کنند اين کار را مي کنم تا عملا بگويم خدايا من به دنبال روزي حلال هستم«.
روايتي در تفسير درّ المنثور از ابن عباس نقل شده است اينکه: « کان ادم حرّاشا ، کان ادريس خياط و کان نوح نجّار او کان هود تاجرا و کان ابراهيم راعيا، وکان داود زرّا، و کان سليمان خواصّا ، و کان عيسي سيّاحا ، و کان محمد صل الله وعليه وآله شجاعا رزقه تحت رمعه » از پيامبران حضرت آدم« عليه السلام » کشاورز و ادريس « عليه السلام » خياط و نوح « عليه السلام» نجار و هود« عليه السلام » بازرگان و ابراهيم « عليه السلام » چوپان و داود « عليه السلام » زره ساز و سليمان « عليه السلام » حصير باف و موسي« عليه السلام » کارگر و عيسي « عليه السلام » جهانگرد و پيامبر اکرم(ص) چوپان و تاجر بود.

بر اساس آنچه در قرآن، عهدين و كتاب‌هاي تاريخي آمده است، بيشتر پيامبران به كارهايي چون كشاورزي، زره‌سازي، نجاري و تجارت و... اشتغال داشته‌ند. حضرت ابراهيم و اسماعيل (ع) به دست خويش، خانه كعبه را بنا نهادند؛ حضرت نوح (ع) كشتي ساخت؛ حضرت موسي (ع) چوپاني كرد؛ حضرت عيسي (ع) طبابت مي‌كرد، حضرت داوود (ع) زره مي‌ساخت و حضرت محمد (ص) به چوپاني و تجارت مي‌پرداخت.
پيامبر اسلام (ص) آن گاه كه ويژگي‌هاي انسان مؤمن را براي حضرت علي (ع) توصيف مي‌كند، با اشاره به صفت پركاري مي‌فرمايد: «اي علي، پركاري از صفات مؤمن است.» همچنين آن حضرت مي‌فرمايد: «دوست دارم كه شخص براي تأمين مخارج خود، از حرارت آفتاب آزار ببيند. ».

کار از دو نظر اهميتي حياتي دارد:

1ـ قانون طبيعت و سنت هاي حاکم بر نظام آفرينش.

2ـ قانون شريعت و برنامه هاي آن.

کار، در قانون طبيعت نيز از دو جهت اهميت دارد:

1ـ از نظر قانونمندي هاي عمومي حاکم بر طبيعت.

2ـ از نظر قوانين طبيعي حاکم بر وجود انسان و رابطه آن ها با قواي رواني و بدني او.

در دو حديث از امام رضا (عليه السلام)، کار در نظام تکوين و نظام تشريع مطرح شده است.

از نظر قانون طبيعت، کار وسيله اي است براي فعاليت يافتن آثار پديده هاي طبيعي و آماده سازي آن ها براي بهره برداري انسان. هر کالايي که مورد استفاده انسان قرار مي گيرد، به کمک کار کارگري آماده بهره برداري قرار گرفته است.

کار، در ارتباط با قوانين حاکم بر وجود انسان نيز، ابزاري است براي بودن و شدن آدمي و به فعليت رسيدن نيروهاي جسمي و عقلي وي و رشد و شکوفايي استعدادهاي فطري و دروني شخصيت او.

فرهنگ سازي در زمينه ي کار مولد اصرار آيات به انجام عمل صالح و تصريح و تأکيد احاديث و روايات به کار و تلاش سازنده و مفيد و مولد بياني است براي تبيين ارزشي کار مولد در جامعه. بدين جهت است که در سيره ي معصومين عليهم السلام بر کار و کوشش تأکيد بسياري شده است و انسان ها از بيکاري، تن پروري و تنبلي منع شده اند.
در آموزه هاي معصومين عليهم السلام رابطه ي فقر و بي کاري رابطه ي معناداري است؛ همچنان که ارتباط بين فقر و کفر نيز از نظر آنان غيرقابل دفاع است؛ زيرا که: «کاد اللفقر ان يکون کفرا» از اين رو، امامان معصوم عليهم السلام به خود اجازه نمي دادند نيرويي که خداوند در وجود آن ها قرار داده است به بي کاري و بيهوده گي صرف شود و تأکيد داشتند که مسلمانان بايد از اين استعداد خدادادي و موهبت گران قدر الهي حداکثر استفاده را ببرند. و آن را در جهت خدمت به خود و جامعه و همنوعان خود به کار گيرند.
در نگرش معصومين عليهم السلام کار کردن يک وظيفه ي الهي و انساني است. توازن اجتماعي نيز نتيجه ي کار مولد و فرصت هاي برابر است؛ آن چنان که هر فردي بتواند از تمام توانايي خود در کار استفاده کند و از بابت کار و تلاش خود پاداش دريافت کند.
بنابراين، گستره ي فعاليت هاي توليدي در سيره ي معصومين عليهم السلام، خود دليلي بر اهميت کار و کوشش به عنوان يکي از اصول مهم راهبردي در رفتار هاي اقتصادي آنان براي تأمين نياز هاي فردي و اجتماعي به حساب مي آيد.در بينش معصومين عليهم السلام به همراه تلاش و کوشش مادي و بدني براي به دست آوردن درآمد و کسب روزي و افزايش آن، استفاده از عوامل معنوي مانند دعا و توجه به خدا و خواستن از او و توکل بر او نقش بسزايي دارد. از منظر معصومين عليهم السلام متکفل رزق و روزي همه ي موجودات از جمله انسان خداست «اِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُوالقُوَّهِ المَتينُ»،خداوند روزي دهنده ي همه ي موجودات و داراي قدرتي استوار است.

از جمله اصول راهبردي در سيره ي اقتصادي اهل بيت عليهم السلام، که بسيار حائز اهميت مي باشد، اهتمام و توجه آن ها به حليت درآمد است.
در نگرش آنان به دست آوردن روزي حلال، خود عبادت و بلکه بهترين و برترين عبادات است. در حديث قدسي در اهميت کسب در آمد حلال چنين آمده است که: «العبادة عشرة اجزاء، تسعة منها طلب الحلال ....»؛ عبادت و بندگي خدا داراي ده جزء است که نه جزء آن را به دست آوردن روزي حلال تشکيل مي دهد .

البته آن چه از آموزه هاي معصومين عليهم السلام به دست مي آيد، دست يابي به در آمد حلال کار آساني نيست.
امام صادق عليه السلام، «مصادف»، خدمتکار خود را با دادن هزار دينار سرمايه روانه ي مصر براي تجارت نمود. وي با کارواني تجاري به مصر رفت. کاروانيان با فهميدن ناياب شدن کالايشان در مصر فرصت را عنيمت شمرده و قيمت کالا را دو برابر نمودند و در نتيجه با سودي دو برابر به مدينه برگشتند.
هنگامي که مصادف خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و دو هزار دينار در مقابل آن حضرت عليه السلام گذاشت، آن حضرت عليه السلام از ايشان ماجراي آن همه سود را جويا شدند و وقتي دانستند که آن سود از طريق تباني و ايجاد انحصار و بازار سياه به وجود آمده است، از گرفتن آن امتناع نموده و فرمودند: «يا مصادف مجالدة السيوف اهون من طلب الحلال» ؛ اي مصادف مبارزه با شمشير از به دست آوردن مال حلال آسان تر است.
در سيره ي معصومين عليهم السلام سود هاي بادآورده اي که گاه از طريق تجارتي صوري و يا انحصاري و گران فروشي به دست مي آيد، هرگز مورد پذيرش نبوده و مردود شمرده مي شود.

در سيره ي اقتصادي معصومين اصل خيرخواهي و نفي فريب در رفتار هاي اقتصادي يکي از مهم ترين زير ساخت هاي احکام و اخلاق اقتصادي را تشکيل مي دهد. در سيره ي اهل بيت عليهم السلام، در رابطه با فريب و نيرنگ در داد و ستد ها، نکوهش فراواني شده است و پيامد ناگوار چنين عملي، بي برکتي و تنگناي معيشتي و دوري از توجه حق دانسته شده است.
به تعبير پيامبر عظيم الشأن اسلام صلي الله عليه و آله «من غش اخاه المسلم نزع الله منه برکةَ رزقه و افسد عليه معيشته و وکله الي نفسه»
در آموزه هاي معصومين عليهم السلام شيوه ي استفاده از سرمايه هاي مادي به اندازه اي حائز اهميت است که در حديثي امام صادق عليه السلام بقاي اسلام و مسلمين را متوقف بر مديريت صحيح اموال و بودن آن را در دست کساني که اين مديريت را بدانند مي داند.
« ان من بقاء المسلمين و بقاء الاسلام ان تصير الاموال عند من يعرف فيها الحق و يصنع المعروف و ان من فناء المسلمين ان تصير الاموال في ايدي من لا يعرف فيها الحق و لا يصنع فيها المعروف» ؛ بي ترديد، بقاي مسلمين و اسلام در اين است که ثروت ها، در دست کساني باشد که شيوه ي به کارگيري صحيح آن را مي دانند؛ همچنان که نابودي اسلام و مسلمين در اين است که ثروت ها در اختيار کساني باشد که از مديريت درست و سالم آن بي خبرند.

اسلام، مردم را براي برطرف کردن نيازهاي زندگي، به کار و کوشش امر کرده، از بيکاري، تنبلي و سربار ديگران شدن به شدت منع نموده است.
قرآن کريم مي فرمايد: به تحقيق شما را در زمين مسلط کرديم و براي شما در آن وسايل و مايه هاي زندگي قرار داديم (تا شما به کوشش خود از زمين و آنچه در آن است، استفاده بريد و شکرگزاريد، ولي) شما اندک شکر مي کنيد.

پس چون نماز به پايان رسيد، در زمين پراکنده شويد و از فضل و احسان خدا ياري جوييد.

خداوند از رحمت خود، براي شما شب و روز را قرار داد تا در شب بياراميد و (در روز) از فضل او بجوييد؛ شايد شکرگزار باشيد.
پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) افراد تنبل و بيکار را که تن به کار نمي دهند و مي خواهند از دست‌رنج ديگران استفاده کنند، مورد نکوهش و سرزنش شديد قرار داده، مي فرمايند: «از رحمت خدا دور است کسي که با زندگي خود را به گردن ديگري بيندازد. ملعون است، ملعون، کسي که اعضاي خانواده اش را در اثر ندادن نفقه تباه کند».

امام باقر(عليه السلام) يارانش را به کار و کسب تشويق مي کرد، از شغل آنها مي پرسيد و اگر بيکار بودند، سفارش مي کرد به کاري مشغول شوند و مي فرمودند: «من کسي را که کار و کاسبي را رها کرده و به پشت بخوابد و بگويد: خدايا! روزي‌ام ده، دشمن دارم». ايشان به يکي از يارانش که بيکار بود، فرمودند: «مغازه اي بگير و جلويش را جاروب کن و آب بپاش و بساطي در آن بگستر. چون چنين کني، وظيفه ات را انجام داده اي». آن گرامي تنها سفارش به کار نمي کرد، بلکه خود نيز به باغ و مزرعه خويش مي رفت و حتي در هواي گرم تابستان، عرق ريزان کار مي کرد.

امام صادق‌(عليه السلام) فرموده اند: «کسي که براي تأمين معاش خانواده اش تلاش مي کند، همانند مجاهد در راه خداست».
بزرگان هم کار مي کردند!پيامبر اکرم‌(صلي الله عليه و آله و سلم) نه تنها با راهنمايي ها و زمينه سازي هاي خود، موجب هدايت افراد به سوي ميدان هاي کاري مي‌شد، بلکه خود نيز عملاً وارد صحنه شده، هم‌دوش با ديگران کار مي کرد.هنگامي که مسجد قبا و مسجدالنبي ساخته مي شد، ايشان هم دوش ديگر مسلمانان کار مي کرد. آن حضرت سنگ‌هاي کوچک و بزرگ را برمي داشت و آنها را به محل ساختن مسجد مي برد. گاهي هم که مردي از اصحاب نزدش مي آمد و التماس مي کرد که يا رسول الله! پدر و مادرم فداي تو باد! اجازه بده سنگ و خاک را من ببرم و به جاي شما کار کنم، حضرت مي فرمودند: «نه، تو هم سنگ ديگري بردار».

اين عمرو مي گويدروزي امام صادق(عليه السلام) را در يکي از باغ ها ملاقات کردم. آن حضرت لباس مخصوص کار پوشيده بود و بيل به دست گرفته، در باغ خويش مشغول کشاورزي بود. چنان فعاليت مي کرد که عرق از پيشاني مبارکش مي ريخت. گفتم: فدايت شوم! بيل را بدهيد تا من کار کنم. فرمودند: «دوست دارم آدمي براي کسب روزي حلال در برابر آفتاب آزرده شود».
کار، قبيح نيست!روزي رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) با جمعي از اصحاب در محلي حضور داشتند. در آن ميان، چشمان آنان به جواني نيرومند و زيبا اندام افتاد که در اول صبح به کار اشتغال داشت. ياران پيامبر گفتند: اگر اين جوان نيرومند، نيرو و انرژي خود را در راه خدا مصرف مي کرد، چقدر شايسته ستايش بود. حضرت فرمودند: اين سخن را مگوييد. اگر اين جوان براي تأمين معاش مي کوشد و انگيزه او بي نيازي از ديگران است، در راه خدا قدم برداشته. اگر هدف او پذيرايي از پدر و مادر ناتوان خود باشد، باز هم در راه خدا کار مي کند. اگر هم مقصود او سر و سامان دادن به خانواده و فرزندانش باشد، او به راه خدا رفته و انگيزه مقدسي دارد.
بوسه بر دست کارگر: هنگامي که پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) از جنگ تبوک برمي گشت، سعد انصاري، يکي از کارگران مدينه به استقبال آن حضرت آمد. وقتي رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) با او دست داد، لمس دست هاي زبر و خشن مرد انصاري، حضرت را تحت تأثير قرار داد و براي همين از او پرسيد: چرا دستان تو اين‌طور کوفته و خشن شده، آيا ناراحتي خاصي به تو رسيده؟ عرضه داشت: يا رسول‌الله! خشونت و زبري دستان من، بر اثر کار با بيل و طناب است که به وسيله آنها زحمت مي کشم و مخارج خود و خانواده ام را تأمين مي کنم. در اين هنگام، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دست او را بوسيد و فرمودند: «اين دستي است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد».
احترام به همه شغل هاحضرت خاتم الانبياء(صلي الله عليه و آله و سلم) و ديگر معصومان(عليهم السلام)، مسلمانان را به کار و تلاش توصيه مي کردند و براي مشاغل توليدي، صنعتي، تجاري و ديگر شغل ها، اهميت خاصي قائل بودند. در اينجا به نقل برخي گفتارهاي آنان راجع به بعضي مشاغل مي پردازيم:
خانه‌سازي:امام صادق(عليه السلام) به فردي که در اثر جهل و غرور تن به کار نمي داد و خود را نيازمند ديگران نموده بود، فرمودند: «برو کار کن و در بالاي سرت بار حمل کن و از مردم بي نياز باش. همانا رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم( سنگ ها را به‌دوش خود حمل مي کرد و ديوار خانه اش را مي ساخت».
باغ‌داري:امام علي (عليه السلام) به سلمان فرمودند: «باغي را که پيامبر با دستان خويش آن را ساخته و درخت هايش را کاشته است، براي فروش به مشتريان عرضه کن» و سلمان هم باغ پيامبر را فروخت. همچنين پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: «هر مسلماني که نهال درختي بنشاند و آن درخت به ثمر برسد، خداوند متعال در مقابل آن درختي در بهشت قرار مي دهد».
دامداري:روزي پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: «تمام پيامبران الهي پيش از آنکه به مقام نبوت برسند، مدتي چوپاني کردند.» از ايشان سؤال شد: آيا شما هم چوپاني کرده ايد؟ فرمودند: «بلي، من مدتي گوسفندان اهل مکه را به چراگاه برده ام».
راه سازي:امام صادق(عليه السلام) به نقل از پدر بزرگوارش امام باقر(عليه السلام) فرمودند: «پيامبر اعظم(ص)، يکي از راه هاي عمومي را که آب، آن را خراب کرده بود، با چيدن سنگ تعمير کرد. به خدا سوگند! انسان ها و چهارپايان تا اين لحظه از آن استفاده مي کنند».
کشاورزي: حضرت امام صادق‌(عليه السلام) فرمودند: آن روز که آدم ابوالبشر از بهشت به زمين رانده شد و نياز به غذا و آب پيدا کرد، با حضرت جبرئيل به مشورت پرداخت و از او ياري طلبيد. جبرئيل آدم را چنين راهنمايي کرد: «اي آدم! اگر مي-خواهي نيازمندي هاي خود را برطرف کني، کشاورز باش و به زراعت بپرداز» و اين‌گونه بود که پدر انسان ها، نخستين کشاورز روي زمين شد.
روزي يکي از ياران امام صادق(عليه السلام) از ارزش کار دهقانان پرسيد، امام پاسخ فرمودند: «همه پيامبران الهي جز حضرت ادريس(ع)، از راه کشاورزي امرار معاش مي کردند، ولي حضرت ادريس به کار خياطي مشغول بود».
صنعت:امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند: «ساختن، آموختن و کار کردن با انواع و اقسام آلات و ادواتي که بندگان خدا به آنها نياز دارند و منافع ايشان در آنها و قوام زندگي شان به آنهاست، حلال است».
تجارت: امام صادق(عليه السلام) فرمودند: «تجارت را وامگذاريد که خوار مي شويد. تجارت کنيد تا خداوند به شما برکت دهد.» همچنين امام علي(عليه السلام) مي فرمايند: «تجارت کنيد که در تجارت براي شما بي نيازي است از آنچه مردم دارند، و خداوند عزّوجل، پيشه ور امين را دوست دارد.
پرستاري:امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند که رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: «کسي که براي برآوردن نياز بيماري تلاش کند، خواه نياز او برآورده شود يا نه، همانند روزي که از مادر متولد شده است، از گناهان پاک مي شود.
امام صادق(عليه السلام) نيز فرمودند: «يکي از عواملي که موجب شد يوسف را فردي نيکوکار بدانند، اين بود که در زندان به پرستاري از بيماران اهتمام مي ورزيد و از آنان مراقبت مي کرد».

چند شغله بودن: از روايات ائمه(عليه السلام) به دست مي آيد که چند شغل داشتن، در نظر اسلام چندان پسنديده نيست.
امام صادق (عليه السلام) در حديثي مي فرمايند: «کسي که توان و همتش را در يک شغل به کار گيرد، خداوند در آن کار ياري اش مي کند و هرکس توان و همتش را در چند شغل به کار گيرد، خداوند او را رها خواهد کرد».

پيامبر اکرم (ص) ، حضرت فاطمه زهرا (س) و ائمه معصومين در طول زندگي هيچ گاه دست از کار و تلاش برنداشتند. پيامبران ديگر نيز در زندگي، اهل کار و تلاش جدي بودند.
يکي از ياران امام صادق عليه السلام مي گويد: امام را در حالي که جامه خشني به تن وبيلي در دست داشت، در باغ خودش سرگرم کار ديدم. عرق از پشت سرش جاري بود.به امام گفتم:«بيل را به من بدهيد تا به جاي شما کار کنم.»
فرمود:« اني احب ان تياذي الرجل بحر الشمس في طلب المعيشه» (من دوست دارم که مرد در راه اداره زندگي، با حرارت خورشيد اذيت شود و به رنج بيفتد.

يکي از ياران امام هفتم مي‌گويد:امام را عرق‌ريزان در حال کار بر زميني ديدم. به امام گفتم:«خدمتکارانتان کجايند که شما کار مي کنيد؟!»فرمود:«آن کس که بهتر از من و بهتر از پدرم بود، با دست خودش در زمينش بيل زده است.»
پرسيدم:«او کيست؟»
فرمود:«رسول خدا و اميرالمؤمنين و اجدادم. تمام آنها با دست‌هاي خويش کار کرده‌اند. کار و تلاش، برنامه پيامبران و فرستادگان آسماني و اوصياء و صالحان است.»
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
اميرالمؤمنين عليه السلام هيزم مي‌آورد و آب تهيه مي‌کرد و جارو مي‌کرد، و فاطمه زهرا سلام الله عليه گندم آرد  مي کرد و خمير مي ساخت و نان مي پخت. خدا فرموده است: ملعون من القي کله علي الناس؛ (کسي که بار اداره زندگي را به عهده ديگري بگذارد از رحمت خداوند به دور است.)
داشتن درآمد بيشتر، از درآمد کمتر مطلوب تر است، زيرا با مازاد درآمد مي توان به انجام کارهاي نيک و پسنديده اقدام کرد. آدمي بايد با کمک به هم نوعان روح ديگر خواهي را در خود تقويت و دست تهي دستان و افتادگان را بگيرد. بدين منظور، امام علي عليه السلام در گرماي سوزان عربستان، تعداد زيادي چاه و قنات احداث کرد. نخلستاني با هزاران درخت خرما آباد کرد و زمين هاي بسياري را زير کشت برد. بعضي از قنات ها و زمين هاي آبادي را که خود احداث و زير کشت برده بود، وقف نيازمندان کرد.
هم چنين آن امام دل سوز، از حاصل دست رنج خود افراد بسياري را از اسارت و بندگي نجات داد و آزادي را به آنان بازگرداند.
بنابراين، با توجه به روش و سيره ائمه معصومين عليهم السلام ، کار و تلاش از صفات پسنديده و مايه رستگاري انسان و پيشرفت جوامع انساني است.

اين است که در احاديث مي‌‌خوانيم، سود مؤمن از مؤمن رباست، مگر اينکه براي تجارت و کسب و کار، کالايي را به او بفروشد و در اين صورت سودي اندک از او بگيرد. امام صادق(ع) سود صددرصدي حاصل از فروش کالا به خاطر کميابي آن در شهر و نيازمردم به آن را نمي‌ستاند. و يا آن گاه که فردي مي‌خواهد با انحصار در خريد، ملک ديگري را به قيمت ارزان از دستش درآورد، او را به شدت از اين کار برحذر مي‌دارد.

کار، وسيله تقرب به خداوند
اسلام به کار و کارگر ارزش بسيار والايي داده است، به گونه اي که کار کردن را از بزرگ ترين عبادت ها و وسيله اي براي تقرب به پروردگار شمرده است. در اسلام کارگر، شهيد زنده و کارگري شغل انبياست و از راه کسب و کار مي توان به بهشت برين رسيد. قرآن مجيد کارکردن را با ارزش مي داند و مي فرمايد: « نيست براي انسان، مگر بازتاب عمل و واکنش کارش. سپس، به پاداش کامل تري خواهيد رسيد».

از سوي ديگر بي کاري و تن آسايي صفاتي هستند که در ادبيات ديني، با نفرت و نکوهش از آنها ياد شده است. در اسلام کار به عنوان يک دستور ديني واجب است. در روايتي از پيامبر گرامي اسلام9 آمده است: «تلاش در جهت کسب روزي حلال، بر هر زن و مرد مسلمان واجب است».
در حديثي ديگر، پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله کار را برترين عبادت دانسته است. ايشان کار را بهترين راه رسيدن به سعادت معرفي مي کند و مي فرمايد: «نود درصد راه تقرب، به کار منتهي مي شود».
از نظر اسلام همه مسلمانان بايد به کار و حرفه اي بپردازند. انساني که کار نمي کند و تنها به عبادت و پرستش خداوند بسنده مي کند، دعايش از سوي خداوند پذيرفته نيست. از امام صادق عليه السلام روايت است که آن حضرت از علي ابن العزيز پرسيد: عمرابن مسلم چه کار مي کند؟ گفت: فدايت شوم! کسب و کار را رها کرده به عبادت روي آورده است. فرمود: واي، مگر نمي داند دعاي بدون کار و کوشش پذيرفته نمي شود.
اگر در جامعه اي بر اساس آموزه هاي ديني عمل شود و کار ارزش يابد و به عنوان مايه رستگاري و وسيله تقرب به پروردگار به آن نگريسته شود، فرهنگ کار تقويت خواهد شد و البته برآيند چنين انديشه اي؛ ابتکار، خلاقيت و رشد و توشعه به معناي عام خواهد بود.

 

قاسم فتاحي

 

 

 

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html